او مذکر به دنیا آمده ؛ ولی ترجیح میدهد به عنوان یک زن تعریف شود نام مستعارش Cantodea از آن تعابیر زیادی شده ولی به گفته ی برخی این کلمه از دو کلمه لاتین بوجود آمده که معنی آن میشو "الهه مرگ برای مرگت میخوانم ". . .
او در سنین کودکی و حتی نوزادی توسط پدر و مادر ظالمش به طور بسیار فجیع مورد ضرب و شتم قرار میگرفت و به علت بی پناهی همسال های دیگرش در سنین کودکی او را مسخره و میزندند او در 6 سالگی به علت فقر والدینش یک عمل جراحی در آوردن لوزه بدون بی هوشی داشته و توسط وسایل خانگی . . .
او در آهنگهایش شخصیت و افکار و احساسات خودش را بیان میکند به طوری که حالات و احساسات فردی را توصیف میکند که به طور داوطلبانه انزوا را بر خود گزیده و بسیار احساسات پیچیده ای دارد . او هیچ وقت اجرای زنده ای نداشته و دریافته که نمیتواند کنار انسان ها زندگی کند و انسان بسیار وابسته به روحی و بسیار معنوی میباشد . . .
آهنگهایش بسیار تاثیر گذار و قوی و دپرس هستند به طوری که نامه های بسیاری دریافت کرده که با گوش دادن به آهنگهایش به جنون مبتلا شده اند
بسیاری از خودکشی کرده اند به گفته ی سایت رسمیش طی پیخش آهنگ No-one is there تعداد 38 نامه دریافت کرده که آنها خود کشی کرده اند
دانلود آهنگ No One Is There
( تمام آهنگهایش را خود مینوسد و موزیک ویدیوهایش را خود کارگردانی میکند. )
یه ویدئو خوفناک و بسیار ترسناک از این خواننده
دانلود فایل ویدیویی
متن و ترجمه ی آهنگ No one is there
الان من ترسیدم زمانی که به نظرم میاد که فراموش کردم که چه جوری صداها به کلمات تبدیل میشن و جمله ها به وجود میاید . . نه من بیشتر از این حرف نمیزنم چی بگم آخه؟ وقتی وجود داره هیچ کس نمیبینش و هیچ کس اونجا نیس
پس من ترجیح میدم که تو تاریکی تنها بخوابم . . به سکوت نور گوش کنم یا صدایی کسی که از دور حرف میزنه داره چیزی و با کسی مشترک میشه(تو کل شعر منظورش داخله قبره..چه ترسناک امممم) اما هیچ امیدی وجود ندارد و هیچ کسی وجود نداره
نه نه نه هیچ روح زنده ای وجود نداره و اینجا چیزی نیست که بگم ، تو تاریکی تنها بخوابم همش با خودم تنهام و بیشتر اوقات میخوابم که غمم یادم بره
من هیچ کلمه ای تنفس نمیکنم (یعنی یه کلمه ام نفس ندارم حرف بزنم) و برای هفته ها حرفی نزدم و هنوز عاشق اینجام
مخفیانه گوشهایش را تیز میکند (با خودش داره حرف میزنه ) اما اینجا هیچ کسی نیس و به نظرم میاد هر ساعتی که میگذره یه کلمه دیگه یادم میره- هی بیشتر فراموشی میگیره
من میسترس (معنی این میستریس و نمیدونم اینجا چی میشه) عاشق تنهایی ام دادگاهم به درده من نمیخوره و بهم اهمیت نمیده اما من اهمیتی نمیدم مجاورت با مردم روح رو زشت میکنه و سرد من نمیتونم نه تماشا کنم نه تحمل
پس من ترجیح میدم که تو تاریکی تنها بخوابم. . به سکوت نور گوش کنم یا صدایی کسی که از دور حرف میزنه داره چیزی و با کسی مشترک میشه(تو کل شعر منظورش داخله قبره..چه ترسناک امممم) اما هیچ امیدی وجود ندارد و هیچ کسی وجود نداره
نه ، من با کسی از این بیشتر حرف نمیزنم و اصن چی بگم ؟ وقتی چیزی برای گفتن ندارم (غلط کردی توکه حرفی واسه زدن نداری آهنگ میخونی والا به غرعان) و کسی اونجا نیست ، همه ظالمن ، همه چیز سنگه و وجود داره هیچ کس و هیچ کس اونجاس
.........................
